به گزارش خبرگزاری ایچنا؛خطاب به پدر و مادرها که در سال‌های اولیه زندگی کودکان خود در پی یافتن راهی موثر برای تربیت هرچه بهتر فرزندان خود هستند، پیشنهاد می‌شود کتاب ” چگونه به فرزندان خود نه بگوییم” نوشته ویلیام ویلکاف را بخوانند.
کتاب «چگونه به کودک خود نه بگوییم» در ۱۶ بخش به والدین می‌آموزد که چطور با روش‌های اصولی و مستمر در مدیریت و کنترل رفتار کودک می‌توان موفق شد.
در ابتدا «ویلیام ویلکاف» از اهمیت نه گفتن می‌گوید؛ هر فردی توانایی‌ها و ضعف‌هایی دارد پس الگوی تربیتی برای هر کودکی هم باید با توجه به سن و شخصیت او باشد، بنابراین نمی‌توان یک برنامه واحد و مشخص را روی همه کودکان اعمال کرد اما شرایط و موقعیت‌های مشابهی برای بیشتر والدین وجود دارد که تقریبا همه آن‌ها را تجربه کرده‌اند. در این کتاب هم سعی بر این شده تا از مطالب و راهکارهای قابل استفاده برای اکثر کودکان استفاده شود.
نویسنده در کتاب «چگونه به کودک خود نه بگوییم» توضیح می‌دهد که نوزاد از زمانی که خزیدن روی دست‌وپا را شروع می‌کند قادر به درک منظور شما از نه گفتن است. در مقایسه با دوران بلوغ نه گفتن به فرزند نوپا بسیار ساده‌تر است چرا که کودک دوساله همان‌طور که آموزه‌های والدین را باور می‌کند تهدیدها و وعده‌های آن‌ها را هم درک می‌کند. اگر والدین از قدرت ثبات کلمات بهره‌مند باشند در زمان رسیدن کودک به دوره‌ی نوجوانی هم گفته‌ها و کلمات آن‌ها موثر خواهد بود، پس نه گفتن به فرزند از دوره‌ی کودکی اهمیت ویژه‌ای دارد.
مسئله‌ی مهمی که «ویلیام ویلکاف» صحبت خود را با آن شروع می‌کند دلیل مشکل در نه گفتن است؛ او توضیح می‌دهد که علاقه والدین به فرزند باعث می‌شود تا نه گفتن برایشان سخت باشد. این غریزه‌ی طبیعی انسان است که نمی‌گذارد به انسان‌هایی که دوستشان دارد نه بگوید اما نکته‌ی مهم این است که اگر والدین توانایی نه گفتن را نداشته باشند در تربیت فرزند خود به مشکل بر می‌خورند؛ نویسنده در ادامه توضیح می‌دهد که نباید از نه گفتن ترسید، بلکه داشتن یک برنامه و طرح کاربردی می‌تواند به والدین کمک کند تا مدیریت و اختیار رفتار خود را داشته باشند.
بعد از بخش اهمیت نه گفتن و توضیح درباره دلیل سخت بودن این موضوع برای والدین، نویسنده دلایل رفتار نادرست کودک در محیط زندگی را بررسی و تحلیل می‌کند و توضیح می‌دهد که مشکلات رفتاری کودک چه زمانی رخ می‌دهد و والدین چه نقشی در ایجاد این رفتار دارند. او از پدران و مادران می‌خواهد تا فهرستی از رفتارهای خارج از کنترل فرزندشان بنویسند، مثلا رفتارهایی که با تنبیه درست نمی‌شوند البته «ویلیام ویلکاف» این نکته را هم متذکر شده که والدین باید بدانند که تنبیه کردن راه درستی برای آموختن ادب به کودک نیست و بهتر است خود آن‌ها الگوی رفتار مودبانه برای کودک باشند.
در مراحل بعد، یک نقشه و طرح کلی برای ایجاد انضباط و مجازات متناسب با شخصیت کودک در اختیار والدین قرار می‌گیرد. محدودیت‌هایی که در شرایط مختلف رفتار ناشایست کودک را کنترل می‌کند؛ نکات مهم در تهدید کردن و کنترل رفتار فرزند خارج از محیط خانه و اقدامات ممکن در صورتی که هشدارها و تهدیدهای والدین موثر نبود، از جمله موضوعاتی است که در بخش‌های مختلف کتاب از آن صحبت می‌شود.
سر فصل‌های کتاب با عناوینی همچون «کاربرد عملی «نه» و سایر روش‌های کنترل و مدیریت رفتار»، «هنر تعیین حد و مرزها»، «وقفه را چگونه به کار گیریم تا موثر شود»، «تهدیدها و هشدارها»، «همسانی و ثبات»، «عملی کردن برنامه»، «چگونه در زمان بیماری فرزندتان «نه» بگویید»، «انضباط و مهدکودک»، «یادگیری تاخیری استفاده از توالت» به والدین، مربیان و پرستاران کودک کمک می‌کند تا قدم به قدم با استفاده از تکنیک‌های مختلف بتوانند در موقعیت‌های لازم رفتارهای کودک را کنترل کنند.
بخش آخر کتاب که «نتیجه‌گیری: نقشه ج» است به والدین توضیح می‌دهد در صورتی که کودک به بدرفتاری‌های خود ادامه داد و تلاش‌ها موثر نبودند نقشه‌ی ب را اجرا کنند. نقشه‌ی ب مطالعه مجدد کتاب است. اگر والدین از مطالب کتاب استفاده کردند و با صبر و شکیبایی باز هم تغییری در رفتار کودک مشاهده نشد «ویلیام ویلکاف» نقشه ج را پیشنهاد می‌کند. نقشه ج مشاوره با یک متخصص اطفال، روانپزشک یا روانکاو کودک است چرا که ممکن است کودک دچار معلولیت یادگیری، افسردگی یا مشکلات دیگر باشد.
ویلیام ویلکاف نویسنده کتاب در نهایت با بحث انگیزشی و مثبت «چگونه به کودک نوپایتان بله بگویید» مباحث خود را به پایان می‌رساند. او با مثال به والدین می‌گوید که در بیشتر موارد «بله» گفتن هم لازم است تا تربیت و پرورش فرزند هم برای والدین، هم برای کودک جالب باشد.
